افشاگری اویرنجی نیوز، جزئیات بیشتری از شکنجه فعالین حرکت ملی آذربایجان در زندان اوین و زنجان
منبع: اویرنجی
اؤیرنجی نیوز- نوشته ای که پیش روی خواننده گرامی است درصدد افشای جزئیات بیشتری از شکنجه ها و جنایاتی است که دولت تهران بر فعالین حرکت ملی-مدنی آذربایجان جنوبی در ماههای اخیر اعمال کرده است. نویسنده بر اساس اطلاعات موثقی که از منابع زیر کسب کرده، تنها وضعیت زندانیانی که در سلسله دستگیری های اخیر بویژه در زندان اوین مورد شکنجه قرار گرفته اند را افشاء می نماید.
منابع اخذ اطلاعات به این شرح می باشند:
1- اظهارات زندانیان؛ که در ملاقات با خانواده هایشان در زمان بازداشت و یا بعد از آزادی از زندانیان ابراز داشته اند. با توجه به این که زندانیان زنجانی حرکت ملی آذربایجان همچنان در بند دولت تهران می باشند اطلاعات بسیار محدودی از آنان در دست می باشد.
2- خانواده ها و دوستان بسیار نزدیک زندانیان.
3- زندانیان نیروهای اپوزیسیون و جریان ها و جنبش های دموکراسی خواه سراسری ایران که تنها برای دقایقی توانسته اند با این زندانیان تماس داشته باشند. در این بین اطلاعاتی که یک تن از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و یک تن از اعضای ادوار تحکیم وحدت در مورد زندانیان زنجانی بخصوص سعید متین پور عنوان کرده اند، بسیار مهم می باشند.
4- سایت ها و وبلاگ های حقوق بشر، وبلاگ های اختصاصی زندانیان و سایت جنبش دانشجویی آذربایجان (اؤیرنجی)
اما در ابتدا لازم است، به چند نکته اساسی اشاره شود؛
اولا ممکن است که فعالین ملی-مدنی آذربایجان نگران ایجاد فضای امنیتی در حرکت ملی متعاقب افشای چنین جزئیاتی باشند. به نظر نویسنده ادامه سانسور این اخبار دست رژیم را در جنایات بیشتر و بزرگتر باز می گذارد. بنابراین از نزدیکان و خود زندانیان انتظار می رود نسبت به افشای موارد نقض حقوق زندانیان سیاسی در زمان بازداشت و گذراندن محکومیت اقدام نمایند. نیز موارد دیگری از شکنجه در زندانهای رژیم اعمال می گردد که افشای آنها ضروری به نظر می رسد.
در ثانی ممکن است انعکاس اخبار در سایتهای اینترنتی موجب نگرانی خانواده های زندانیان گردد. از اینرو از خانواده های زندانیان زنجانی که همچنان عزیزانشان در زندان هستند و بویژه عطیه طاهری همسر بزرگوار سعید متین پور عذرخواهی می کنیم.
فعالینی که در ماههای بعد خرداد 1386 به صورت زنجیره ای دستگیر شدند و همگی به زندان اوین منتقل گردیدند به شرح زیر می باشند:
1- سعید متین پور، فعال حقوق بشر و اهل شهر زنجان یکی از استانهای آذربایجان جنوبی
2- جلیل غنی لو از فعالین زنجانی حرکت ملی آذربایجان جنوبی
3- بهروز صفری از فعالین زنجانی حرکت ملی آذربایجان جنوبی
4- لیلا حیدری فعال حرکت ملی آذربایجان و جنبش زنان و همسر بهروز صفری
5- صالح کامرانی وکیل و از فعالین حقوق بشر اهل شهر اهر استان آذربایجان شرقی
6- دکتر محمدعلی حیدری فارفار استاد دانشگاه تبریز و مراغه و از فعالین حرکت ملی آذربایجان جنوبی اهل شهر مرند استان آذربایجان شرقی
7-عبدالله عباسی جوان استاد دانشگاه رجایی تهران و از فعالین حرکت ملی آذربایجان متولد شهر سولدوز (نقده) از شهرهای استان آذربایجان غربی
8- علیرضا متین پور برادر سعید متین پور از فعالین حرکت ملی آذربایجان
9- یعقوب سالکی نیا روزنامه نگار و عضو موسس کمیته دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجان وعضو هیات موسس NGO خانه فرزندان آذربایجان (آذربایجان گنجلر ائوی) متولد شهرستان مرند
10- میر قاسم سیدین زاده روزنامه نگار و فعال سابق دانشجویی متولد شهر جلفا استان آذربایجان شرقی
11- محمد نصرتی فعال حرکت ملی آذربایجان و دانشجوی دوره فوق لیسانس رشته آمار دانشگاه آنکارا متولد شهر خوی استان آذربایجان غربی
هم اکنون بجز پنج زندانی زنجانی بقیه با سپردن وثیقه آزاد شده اند.
احتمالا اولین دستگیری سال 1385 با بازداشت صالح کامرانی وکیل شناخته شده و فعال حقوق بشر در دفتر کارشان شروع گردید؛ درحالی که ایشان با فردی که خود را خبرنگار معرفی کرده بودند قرار ملاقات داشت. پس از دستگیری ایشان و انتقال به زندان اوین خبرهایی مبنی بر شکنجه ایشان برای تهیه اعترافات ساختگی تلویزیونی شروع گردید.
معمولا رژیم تهران از اعترافات تلویزیونی برای تحت فشار قرار دادن و وادار کردن زندانیان به اجرای خواستهای خود بهره می گیرد. در این روش بسیار شایع، حکومت با تهدید فعالین سیاسی به پخش این برنامه ها از تلویزیون، آنها را مجبور به کناره گیری از فعالیت و اجرای خواستهای خود می کند. در بسیاری از موارد این برنامه ها از تلویزیون پخش شده و به زعم حکومت مشروعیت و زمینه های لازم برای فشارهای بیشتر بر جریانات سیاسی و حتی خشونت عریان را پدید می آورد. این اعترافات تلویزیونی تحت فشار روحی و جسمی سهمگین تهیه می گردد. از مهمترین اعترافات می توان به اعترافات پرویز نیکخواه و کورش لاشایی از چریک های حزب توده، رضا براهنی نویسنده مشهور آذربایجانی و رئیس انجمن قلم کانادا و... در دوران رژیم پهلوی و اعترافات آیت الله شریعتمداری مجتهد دموکرات آذربایجانی و از مخالفین اصل ولایت فقیه، عزت الله سحابی از نیروهای نهضت آزادی ایران، رامین جهانبگلو و ... اشاره کرد.
مصادف با 2 اسفند 1385 روز جهانی زبان مادری، سعید متین پور و چند تن از خانواده ایشان به همراه جلیل غنی لو دستگیر شدند. حاضرین از ضرب و شتم شدید متین پور خبر داده اند و ابراز داشته اند که وی را با صورتی خونین بازداشت نمودند و پس از آن سازمان اطلاعات زنجان اقدام به شکنجه جسمی و روحی این دو تن کرده است. جلیل غنی لو که به مدت یک هفته به بند 209 زندان اوین و اتاق شکنجه انتقال یافته بود با شکنجه های بی رحمانه بازجویان مواجه شده بود که بنا به اظهار برخی از دوستان آقای غنی لو آثار شکنجه در قسمت های مختلف بدن ایشان حتی پس از گذشت چندین روز از آزادی از زندان کاملا مشهود و نمایان بوده است. جلیل غنی لو پس از آزادی در اسفند ماه گذشته خبر از شکنجه جسمی خود در اتاقهای مجهز به انواع وسائل شکنجه در زندان اوین داد. ایشان به دوستان خود گفته بودند پس از انتقال به زندان اوین به مدت یک هفته زیر شکنجه بودم که در نتیجه آن چندین بار بیهوش شدم. وی ابراز کرده بود که تلاش شکنجه گران این بوده است که او به جاسوسی برای کشور ترکیه اعتراف نماید... ولی او با مقاومت خود بازجویان خود را از عملی شدن این خواسته نا امید کرده بود. غنی لو پس از ۲۶ روز بازداشت در سلول انفرادی زندانهای زنجان و بند ۲۰۹ زندان اوین به قید وثیقه ۳۰ میلیون تومانی آزاد شد . متین پور نیز پیش از غنی لو در روز شنبه ۱۲ اسفند پس از تحمل 10روز زندان آزاد گشته بود. . .
چند ماه بعد از این دستگیری و همزمان با اولین سالگرد قیام مردم آذربایجان بر علیه رژیم تهران در نیمه شب چهارم خرداد 1386سعید متین پور و جلیل غنی لو در هنگام بازگشت به منزل و در یکی از خیابان های شهر زنجان دستگیر شده و به مدت 45 روز در بازداشتگاه انفرادی اداره اطلاعات شهر زنجان در مکانی تاریک و غیر بهداشتی به طور مداوم شکنجه شده اند . سپس این دو تن به زندان اوین تهران منتقل گردیده و در آنجا نیز در زندان انفرادی نگهداری شدند و به خاطر اینکه اجازه هیچ گونه ارتباط با خانواده شان داده نمی شد هیچ اطلاعی از وضع آنها در دست نبود تا اینکه یکی از زندانیان اپوزیسیون که برای لحظاتی کوتاه سعید متین پور را ملاقات کرده بود بعد از آزادی از زندان اطلاعاتی از ایشان را در اختیار بعضی از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی قرار داد. این فرد عنوان کرده بود که در زندان فردی به نام سعید متین پور را برای لحظاتی ملاقات نموده که شکنجه گران به زور دمپایی و آفتابه را در دهانش فرو می کردند و به او می گفتند که "تو که حق تحصیل به زبان مادری خود را می خواهی باید به زبان مادری عرعر کنی!" (از ملت آذربایجان به خاطر استفاده از این کلمات عذرخواهی می کنم اما واقعیت به این اندازه کریه و شرم آور است).
دومین خبر زمانی منتشر شد که یکی از اعضای دفتر ادوار تحکیم وحدت که در اعتراضات تابستان همین سال دستگیر و به اوین منتقل شده بود مدت کوتاهی موفق به ملاقات متین پور شد. وی از روحیه بسیار بالای متین پور علیرغم شکنجه های وحشتناک روحی و جسمی خبر داد. همزمان خبرهایی بدین مضمون منتشر شد که سازمان اطلاعات گفته است به شرطی خانواده متین پور می توانند با او ملاقات کنند که متین پور حاضر به دادن اعترافات تلویزیونی باشد. متین پور نیز در زندان ماندن را به ملاقات خانواده خود در قبال اعتراف تلویزیونی ترجیح داده بود. در این مدت سازمان اطلاعات چندین بار با دادن وعده آزادی در عرض چند روز آینده و لغو آن بر فشار روحی علیه زندانیان بخصوص متین پور و غنی لو ادامه داد.
در اینجا لازم است از کثیف ترین روشهای شکنجه زندانیان سیاسی و آزادیخواهان پرده برداریم. آنان که به روانشناسی جرم آشنایی دارند می دانند که زندانی سیاسی از لحاظ روانی با یک زندانی معمولی که به خاطر خلاف دستگیر شده است فرق دارد. چراکه یک زندانی بزهکار به خاطر اینکه از درون خود را خلاف کار می داند احساس گناه کرده و در درون شرمگین است اما زندانی فکر و عقیده نه تنها خود را گناهکار نمی داند بلکه زندانبانان را گناهکار می داند و به جای احساس شرم و شرمندگی از درون خشنودی، رضایت و فداکاری به خاطر ارزشهای والا را احساس می کند. از اینرو در مقابل شکنجه گران با عزت نفس و با تمام وجود دست به مقاومت می زند. چنین است که در بسیاری از موارد، شکنجه های جسمی کارساز نشده و زندانیان فکر و عقیده در مقابل شکنجه مقاومت می کنند و تسلیم خواست شکنجه گران نمی شوند. شکنجه گران برای تسلیم نمودن زندانیان سیاسی دست به شکنجه روحی می زنند. از مهمترین روشها می توان به تحت فشار قرار دادن اطرافیان و تحقیر زندانیان در حضور دیگران اشاره کرد. شکنجه گران با استفاده از کثیف ترین روشها و با مجبور کردن وی به کارهای توهین آمیز در مقابل زندانیان دیگر می کوشند عزت نفس و کرامت انسانی او را منکوب کنند و تعادل روانی ایشان را برهم زنند. در این صورت آنها فردی را که تعادل روانی خود را از دست داده به نحوی که خود می خواهند از لحاظ روانی هدایت می نمایند.
در تابستان سال 86 در حالی که کامرانی مدتی بود دست به فعالیت فکری و عملی آشکاری نزده بود مقاله ارزشمندی در مورد مبانی حقوق بشری حرکت ملی در سایتهای اینترنتی منتشر کرد. بعد از چند روز کامرانی بار دیگر و این بار در هنگام بازگشت از جشن ازدواج نزدیکان خود در شهر کرج دستگیر شده و به زندان اوین انتقال یافت. بعد از دستگیری، ارتباط وی با خارج زندان قطع و در زندان انفرادی نگهداری شد. بعد از چندی تحقیر و جنگ روانی بر علیه او و خانواده اش شروع گردید. مینا اصغری همسر ایشان که خود وکیل دادگستری می باشند تهدید به دستگیری شد و صالح بعد از مدتها تحمل زندان انفرادی به شرطی توانست با پدر و مادر خود صحبت کند که مکالمه به زبان فارسی صورت گیرد؛ این درحالی است که پدر و مادر او فارسی نمی دانند. اینبار نیز خبرهایی مبنی بر زیر فشار بودن کامرانی برای دادن مصاحبه تلویزیونی گزارش گردید.
عبدالله عباسی جوان استاد معماری دانشگاه رجایی تهران بعد از کامرانی و در تابستان دستگیر شد و بلافاصله به بند انفرادی زندان اوین منتقل گردیده و تحت شدیدترین شکنجه های روحی و جسمی قرار گرفت. ایشان در 4 هفته اول بشدت توسط شکنجه گران ضرب و شتم گردیده است. بازجویان در موردی با پاره کردن و خرد کردن کاغذ بازجویی با زور شکنجه از جوان می خواسته اند تا تکه های کاغذ را در دهان گذاشته و قورت دهد. ایشان در یکی از ملاقات های خود از برادرشان خواسته بودند به قاضی بگوید زیر شکنجه سکته کرده است. پس از آزادی ایشان نیز مشخص گردید هدف شکنجه گران، گرفتن اعتراف تلویزیونی ساختگی بوده است و جوان حاضر به این کار نمی شده است.
خبرهای رسیده از جلیل غنی لو، بهروز صفری و همسر ایشان بسیار محدود و ناقص است. خانواده های آنها از شکنجه آنها بخصوص در حضور همدیگر خبر داده اند. نکته مهم شکنجه خانم لیلا حیدری در حضور همسرش وبالعکس بوده است تا تعادل روانی این زوج را بر هم زده و آنها را مجبور به اعترافات ساختگی تلویزیونی نمایند. در این میان وضع لیلا حیدری بسیار مهم و قابل توجه است. ایشان تنها خانم زندانی هستند که ماههاست در زندان و تحت شکنجه بوده اند. به نظر می رسد فعالین حرکت ملی در انعکاس وضع این سه نفر و جنبش زنان در حمایت از لیلا حیدری کوتاهی کرده باشند.
در اوایل پاییز دکتر محمدعلی حیدری و یعقوب سالکی نیا و میر قاسم سیدین زاده به طور جداگانه دستگیر شدند و همه آنها بعد از آزادی عنوان کرده اند که پس از دستگیری در زندان اوین و در سلول انفرادی نگهداری شدند و تحت شکنجه روحی و جسمی قرار گرفته اند. آنها همگی عنوان نموده اند که در هنگام بازجویی از آنها فیلم برداری شده است.
محمد نصرتی فعال حرکت ملی آذربایجان و دانشجوی دوره فوق لیسانس رشته آمار دانشگاه آنکارا سوم مهرماه امسال در حالیکه برای عیادت مادر بیمارش عازم ایران بود در مرز ایران و ترکیه به همراه همسرش شهرزاد آزرمی (دانشجوی مقطع دکترای زبان انگلیسی دانشگاه آنکارا) توسط نیروهای امنیتی دستگیر شده بود. یک هفته بعد از دستگیری و بعد از درگذشت مادر محمد نصرتی او و همسرش آزاد شدند ولی نصرتی بعد از شرکت در مراسم ترحیم مادرش دوباره به زندان اوین بازگردانده شد. به دلیل تحت فشار قرار گرفتن خانواده نصرتی ازطرف نهادهای امنیتی خبر مربوط به این بازداشت بسیار دیر منتشر شده است و خبر دقیقی از ایشان در دست نیست.
خانواده های اکثر زندانیان که برای ملاقات عزیزان خود به زندان اوین می رفتند از رفتار ناشایست و پرخاشگرانه مسئولین با خانواده متین پور خبر داده اند. آنها عنوان کرده اند که گاها آنها را با خانواده متین پور اشتباه گرفته و رفتار بسیار بی ادبانه ای می کرده اند که بعد از اینکه متوجه اشتباه خود می شدند رفتارشان تاحدودی ملایم تر می گردید. همه زندانیان آزاد شده بدون استثناء از حساسیت بسیار شدید بازجویان نسبت به سعید متین پور خبر داده اند و ابراز کرده اند که وقتی نام متین پور می آمد آنها خشمگین شده و ناسزا می گفتند. سازمان اطلاعات از مقاومت و تسلیم ناپذیری این فرزند مبارز آذربایجان بسیار خشمگین است و در طی 205 روز زندان انفرادی و شکنجه روحی و جسمی از وحشیانه ترین روشهای شکنجه برای تسلیم وی استفاده کرده است. همسر ایشان اظهار کرده اند علیرغم اینکه قاضی حکم آزادی ایشان با وثیقه را داده اند سازمان اطلاعات از آزادی ایشان جلوگیری کرده است. همچنین سازمان اطلاعات اجازه گرفتن وکیل را به زندانیان نداده است و با درخواست وکالت محمدرضا فقیهی برای پرونده متین پور مخالفت کرده است.
در پایان به نظر نویسنده فعالین حقوق بشر و حرکت ملی آذربایجان می بایست به ترمیم روحی و مادی این مبارزان راه آزادی و انسانیت کمک نمایند و با طرح و خبر رسانی موثر از رنجها و شکنجه هایی که این عزیزان متحمل آن شده اند و طرح دادخواهی از دبیرکل سازمان ملل متحد و نهادهای حقوق بشر در سطح بین المللی از فشارها این عزیزان بکاهند و مانع شکنجه این فعالین مدنی و مرگ تدریجی این فعالین شوند. مهمتر از همه به طرح خواستها و آرمانهایی که اینان به خاطر آن متحمل این ناعدالتی شده اند یاری رسانند. نباید فراموش کرد که زندانیان سیاسی جزو شریف ترین انسانها هستند که به خاطر عدالت و آزادی متحمل شکنجه ها و محرومیت ها می شوند و آنها نیز همانند ما ،عزیزانی منتظر و مضطرب دارند. چه بسیارند انسانهای گمنامی که کوچکترین حقوق انسانی آنها در گوشه های زندانها پایمال گردیده و ما مسئول انعکاس آنها هستیم. ایمان داریم راهی که مبارزان آذربایجانی با تقدیم باارزش ترین نعمت یعنی امنیت خود و نزدیکانشان گشوده اند به اقامه حقوق ملتمان و شکستن زنجیرهای اسارت ملت آذربایجان ختم خواهد شد. لازم می دان یم دوباره از عزیزان ونزدیکان زندانیان به خاطر طرح این مسائل عذر خواهی نماییم:
قارانلیقدان سؤز آچسام منی قینامایین، آشیق گؤردویون سؤیلر!