Add this page to:


کدامیک عادلانه است؛ بازداشت احمدی نژاد و یا آزادی کامرانی؟!

میللی شورا:




ماشاء الله عباسزاده
همبند صالح کامرانی در زندان اوین و یکی از فعالین و آزادیخواهان مازندرانی

صالح کامرانی از وکلای برجسته کشور، پس از تحمل 4 ماه حبس انفرادی در تابستان سال قبل، مجددا در هفته پیش از سوی ماموران مارگونه لباس شخصی موسوم به مردان گمنام امام زمان بطرز غیر مترقبه ای آنهم در یک جشن عروسی ربوده شده و به زندان اوین منتقل شد.
صالح کامرانی را که از دوران هم نشینی و هم سلولی در بازداشتگاه سری و مخوف وزارت اطلاعات موسوم به بازداشتگاه 209 می شناسم مردی است آزادیخواه و عدالت محور و در عین حال هویت طلب.
صالح که رتبه 40 کشور را در میان پذیرفته شدگان کنکور سراسری داشت دانش آموخته مقطع کارشناسی ارشد حقوق بوده و در کارنامه خود دفاع از حقوق بشر را فارغ از حب و بغضهای جناحی دارا است.
هر چند همت عالی او همانا دفاع از مردم و اقوام تحت ستم ایرانی از جمله اعراب خوزستان، اکراد کردستان، مبارزین بلوچستان و فعالین مدنی آذربایجان بوده است اما دفاع از دگر اندیشان و روشنفرکان سایر طیفهای فکری و سیاسی را نیز در کارنامه کامیاب دفاع از حقوق بشری خود دارد.
صالح جز در راستای احقاق حقوق هویتی ایالتهای تحت ستم ایران خواست دیگری ندارد و تنها داشتن یک شبکه رسمی رسانه ای و رسمی شدن زبان مادری در این ایالتها و توزیع متوازن ثروتهای خدادادی و منابع این سرزمینها، از اهم مطالبات مبارزاتی ایشان و هم اندیشان وی می باشد.
نکته نکوی رویکرد و کارکرد ایشان و همگرایانش آنکه در این راه جز از حرکات و اعمال مدنی از هیچ حرکت هتاکانه و خوی خشن پشتیبانی نمی کنند و حتی محکوم هم می نمایند. حال در این میان افکار عمومی ایرانیان نیک واقفند که احمدی نژاد این آهنگرزاده فرودست و بی پرنسیپ که در پی اعمال فشار سازماندهی شده نهادهای مرئی و نامرئی انتصابی نائب امام زمان بر کرسی ریاست جمهوری نشست در بهار 86 در سفر به استان سبزین گیلان، چه سخنان سخیفی بر زبان راند که دست به کار شدن یکباره همه مشاوران مطبوعاتی و یاران فکریش با هفت دریا آب، نتوانست ذره ای و لکه ای از گنداب به بار نشسته را بشوید و بوی تعفن ان مرداب پس از ماهها مشام روح و خرد را می آزارد.
شخصی در قامت رییس جمهور آنهم در قالب یک مهمان چنان گستاخی می نماید که مادران و خواهران میزبانش را با سوابقی منفی می نامد.
احمدی نژاد که بانوان برومند گیلان زمنی را با سوابقی سیاه اخلاق می نامد و صراحتا اعلام می دارد:"هر چند درباره زنان گیلانی حرفهای زیادی زده می شود ولی انشاءالله درست نیست، چراکه ما چیزی ندیدیم."(!!!)
البته خیلی جای حیرت نیست، چراکه اعقاب فکری ایشان از جمله واعظ بی متعظ 5شنبه های سیمای جمهوری اسلامی آقای قرائتی که پس از دوم خرداد 76 با تفسیر خوشه ای قران "اکثریت را فاقد شعور می انگاشت" پس از بروز زلزله رودبار، با تمسک به سوره زلزال ریشه بحران و بلاهای طبیعی رودبار را از ابتذال و افتضاح و فسق و فجور دانست.
اگر در همان موقع ملت هوشیارانه جوابش را می داد شاهد استمرار این تفکر طالبانی نبودیم.
صعب روزی، بوالعجب کاری، پریشان عالمی است.
احمدی نژاد و قرائتی و امثالهم که علنی و عیان فرهنگ و تمدن دیرپای ملتی را هجمه نموده و اهانت می کنند آزادانه گردنکشی می مایند و صالح کامرانی عزیز که صرفا به دفع محترمانه و حمایت حرمت آمیز از اقوام نجیب و با پرنسیپپ ایرانی می پردازد، در زندان باشد.
حال قضاوت را به خوانندگان خردمند وا می گذارم که کدام گزینه به عدالت نزدیکتر است:

ضرورت زندانی شدن احمدی نژاد و یا آزادی صالح کامرانی؟!