سعید به هدفش ایمان دارد ؛ تئلناز نعمتی
باور کنید سعید واقعا اینگونه است. و حال از آشنایی من و او ۸ سال می گذرد در این هشت سال، هشت جمله نابجا از او نشنیده ام، هشت حرکت نابجا از او ندیده ام . او برایم همیشه الگوی اخلاقی بوده. اخلاق انسانی او همیشه مرا وادار به تعظیم در مقابل اخلاقهای انسانی او کرده. بعد از نزدیک به هشت ماهی که زندانی بود روزی نبود او را یاد نکرده باشم. هنگام آزادی او متأسفانه زنجان نبودم، جالب است هی انتظار کشیدم برای آزادیاش ولی هنگام آزادی اش نبودم. ولی اولین کسی بودم که تلفنی با او صحبت کردم باور کنید روحیهاش قابل تحسین بود من پشت گوشی گریستم ولی او فقط گوش کرد و بعد احوالپرسی. چقدر صبور است این مرد به تمام معنای آذربایجان.
حال هم از آزادی او چند ماهی نگذشته برایش ۸ سال زندان بریدهاند. نمی دانم شاید نزدیکیهای ساعت ۴ بعد از ظهر بود که این خبر را برایم اس ام اس کردند. این خبر برایم خیلی سنگین بود. تا سعید را نشناسی نمی توانی درک کنی چه می گویم. باور کنید سعید حقش نیست این زندان را بکشد هر چند قبول دارم برای آذربایجان مظلوم باید هزینه داد ولی هزینه های سنگین، آن هم در این موقعیت و آن هم برای شخصیتی چون سعید تکان دهنده است. به قول یکی از دوستان سعید در این ۸ سال می تواند مطالعه کند، می تواند کتاب بنویسد و می تواند پدر شود و...
نمی دانم شاید به قول دوستان احساس ها را باید افساری ساخت و همیشه مهار آن را خود در دست گرفت. البته اینگونه هم باید باشد ولی خبر سعید تکان دهنده است با این همه فردای آن روز با او تماس می گیرم تا از وضعیت روحیهاش خبردار شوم. با خنده جواب تلفنم را می دهد. با وکیلش در تهران دنبال مراحل اعتراض برای حکمش است ولی به گفته خودش نگران نیست و آمادگی این زندان را دارد. گفتم که او صبور است، او به گفته خودش به هدفش ایمان دارد. پس آمادگی هرگونه هزینهای را دارد. من باز در مقابل او کم آوردم. مثل همیشه یادم داد صبور باشم ولی باور کنید گاهی از صبر بر اخبار آزربایجان مظلوم خجالت می کشم. ولی به قول سعید باید کوشید هر کس به اندازه خودش. اما تا مثل سعید به هدفمان ایمان نداشته باشیم صبرمان هم بیمعنا خواهد بود. به امید روزی که وطنمان هزاران سرباز چون سعید را در خود پرورش دهد. به امید آن روز. در آخر بگویم باور کنید صبر، ایمان و اخلاق انسانی سعید بی مثال است.